سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خدایا به تو پناه مى‏برم که برونم در دیده‏ها نیکو نماید و درونم در آنچه از تو نهان مى‏دارم به زشتى گراید ، پس خود را نزد مردم بیارایم به ریا و خودنمایى که تو بهتر از من بدان دانایى ، پس ظاهر نکویم را براى مردمان آشکار دارم و بدى کردارم را نزد تو آرم تا خود را به بندگان تو نزدیک گردانم ، و از خوشنودى تو به کنار مانم . [نهج البلاغه]
به وبلاک حسین شهسوارزاده خوش آمدید
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» از سخنان حضرت امام حسین ( ع)

  91- انتقام گیرنده واقعی

( عیسی الخشاب می گوید ، ‌از حسین بن علی (ع)پرسیدم : صاحب الامر شما هستید ؟)

حضرت فرمود: خیر، ‌ولی صاحب این امر ،‌طرد شده و فراری از امت است و منتقم خون پدرش که کنیه عموی خود را دارد و شمشیر خود را هشت ماه به دوش می کشد .

92- قتل عام بنی امیه

(حضرت (ع) ‌به گروهی از بنی امیه که در مسجد پیامبر نشسته بودند، بر خورد کردند و به آنها فرمودند :سوگند به خدا!‌ دنیا به پایان نخواهد رسید تا این که خداوند فرزندی از من را برمی انگیزد تا هزاران هزار از شما بکشد (راوی عرض کردم:) جانم فدایت تعدا اینها فرزندان فلانی و فلانی هستند.حضرت فرمود: در آن زمان از هر مردی از اینها نسلی به وجود خواهد آمد، ریشه کثرت هر قومی از خودشان می باشد.

93-مدت حکومت حضرت مهدی(ع)

حکومت مهدی( ع) نوزده سال و چند ماه طول خواهد کشید.

 94- امام و بنی امیه

( بشربن غالب اسدی می گوید:‌حضرت سید الشهدا علیه السلام به من فرمودند:ای بشر !‌هنگامی که قائم ما مهدی قیام کند،‌از قریش و بنی امیه کسی باقی نخواهد ماند،‌پانصد نفر از قریش را پیش
می کشد و گردن آنها را مزند ، سپس پانصد نفر از قریش را پیش می کشد و گردون آنها را
 می زند ، سپس پانصد نفر دیگر را بیرون می کشد و گردن آنان را نیز می زند و پانصد نفر دیگر را نیز چنین کند .

بشر می گوید :‌عرض کردم :آیا به این تعداد خواهند رسید ؟

حضرت فرمود: ریشه کثرث هر قومی از خودشان است.

95- بنی امیه مرا به شهادت می رسانند!

سوگند به آن خدایی که جان حسین به دست اوست ، ‌حکومتی بنی امیه به پایان نمی رسد تا این که مرا شهادت برسانند ،‌ وقتی مرا کشتند به مقصود خود نمی رسد و تاپان عمر پیوسته
بهره برداری در راه خدانخواهند برد.

همانا اول شهید این امت من و خاندانم می باشند و سوگند به خدایی که جان حسین در دست اوست ،‌آن زمان که فرا رسد ،‌هیچ یک از فرزندان بنی هاشم زنده نخواهند ماند.

96- قتیل العبرات

من کشته اشکم ،‌هیچ مومنی مرا به یاد نمی آورد مگر اینکه اشک بریزد.

 97- حرز در مقابل خطر

کلماتی وجود دارند که اگر من آنها را برزبان جاری کنم ،‌ هیچ ترسی ندارم از این که تمام جن وانس علیه من اجتماع کنند و آن کلمات عبارتند از : به نام خدا و برای خدا و به سوی خدا و در راه خدا و بر ملت رسول خدا (ص) بارالها! به اقتدار و قدرتت مرا از شر هر دغل و کینه هر ستمگر محافظت فرما،‌زیرا من نیکان را دوست دارم و پیرو خوبان هستم و درود بر محمد و خاندان او باد.

98- عذر بدتر از گناه

(حضرت روزی از کنار عبدالله بن عمر و بن العاص می گذشتند که عبدالله گفت :هر کس دوست دارد محبوت ترین فرد روی زمین را در نزد آسمانیان ببند باید به حسین نظاره کند و من از
شب ها ی صفین تا به حال با او سخن نگفته ام ، آنگاه ابو سعید خدری او را به نزد حسین (ع)   آوردو حضرت فرمودند:)با این که می دانی من محبوب ترین فرد روی  زمین هستم در نزد آسمانیان ،‌با من و پدرم در صفین نبرد می کنی به خدا قسم که پدرم از من بهتر است .

عبدالله معذرت خواهی کرد و گفت :‌پیامبر به من فرمود که همیشه از پدرت اطاعت کن .

حضرت فرمود :‌آیا گفتار خدا را نشنیدی که می فرماید :‌اگر پدر و مادر تلاش کردند که نسبت به او شرک ورزی ،‌ در حالی که علم نداری ،‌ هرگز از آنها اطاعت نکن .آیا گفتار را نشنیدی که فرمود: اطاعت در کارهای نیک باید باشد و بازار حضرت نشنیدی که فرمود : (اطاعت از مخلوق در راستای عصیان خالق روا نیست ؟)

99- کریم اهل بیت ( ع)

مردی از حضرت حاجتی طلبید حضرت فرمودند: ای مرد! بر آوردن این حاجت برای من مشکل است و می دانم حقی که بر من داری بزرگ و سنگین است و من عاجزم از این که اهداف تو را بر آورده سازم و حال آن که بخشش در راه خدا هر چند زیاد باشد باز کم است و چیزی در نزد من نیست که باعث تشکر شود . اگر این بخشش کم مرا بپذیری تلخی چاره اندیشی و تلاش و تکلیف برای رفع کامل نیازمندی است را از من برطرف نموده ای.

مرد پاسخ داد: ‌ای فرزند رسول خدا ! آنچه مقدور است می پذیرم و احسانت را سپاس می گویم و به هیچ وجه رد نمی کنم .

آن گاه حضرت نماینده خود را خواست و نفقه و مخارج او را کاملاً‌محاسبه نمود .

سپس فرمود :‌باقی مانده از آن سیصد هزار را بیاور .

نماینده حضرت پنجاه هزار حاضر نمود .

حضرت فرمود :‌پانصد دیناری را چه کردی ؟

عرض کرد :‌نزد من است .

فرمودند :‌آن را نیز بیاور

حضرت تمام آن پول ها را به مرد سائل داد و فرمود : باربری بیاور تا این اموال رابرایت حمل کند . مرد سائل باربرانی آو.رد حضرت عبای خود را به عنوان کرایه به باربرها داد . یکی از غلامان عرض کرد ،به خدا سوگند حتی یک درهم نیز باقی نماند.

حضرت فرمود : ولی من امیدوارم با این عمل اجر و پاداش بزرگ نصیب ماگردد.

                                                                                                      100-در خواست یاری

( حضرت به ابی عبد الرحمان فرمود :) آیا می دانی یکی از پستی ها دنیا در پیشگاه خدا این بود که سر یحیی بن زکریا را به عنوان هدیه به نزد ستمگری از ستمگران بنی اسرائیل بفرستند ؟ آیا می دانی که بنی اسرائیل در فاصله طلوع فجر تا طلوع آفتاب هفتاد پیامبر را به قتل می رساندند آن گاه به بازار می رفتند و در مغازه ها مشغول خرید و فروش می شدند گوئی هیچ خبری نبوده است

خداوند به آنان مهلت داد و پس از آن انتقام سختی از آنها گرفت .

ای ابا عبد الرحمان از خدا بترس و در یاری ام کوتاهی مکن .

101-فضیلت کدام است ؟

به حضرت عرض کردند فضیلت چیست؟

حضرت فرمودند: انسان مالک زبان خود باشد و احسان فراوان نماید .

عرض کردند نقصان چیست ؟

فرمودند:‌تلاش و زحمت برای چیزی که به تو سودی نمی رساند.

102- مرگ شیعیان شهادت است !

تمامی شیعیان ماراستگو و شهید هستند ؛ راوی گوید ،‌عرض کردم جانم فدای شما،‌این فرمایش چگونه است ؟و حال آنکه تمام شیعیان شما به مرگ طبیعی از دنیا می روند .

حضرت فرمود:‌آیا قرآن نخواندی ،‌آن جا که خدا می فرماید :

((کسانی که ایمان به خدا و پیامبرانش بیاورند،‌حقاً در نزد خدا راستگویان و شهدا هستند))؟

راوی گوید :‌ به حضرت عرض کردم :‌گویی من تاکنون این آیه را نخوانده بودم)

حضرت فرمود:‌اگر در باره شهدا آنچه که فکر می کنی باشد،‌هر آینه تعداد شهدا اندک خواهد شد.

103- عرضه اعمال

به راستی اعمال این امت هر صبحگاه به محضر حضرت ربوبی عرضه می شود.

104- ثواب تلاوت قرآن

هر کس آیه ای از قرآن را در نمازش در حالی که ایستاده است بخواند خداوند در نامه عملش برای هر حرف صد حسنه می نویسد و اگر در غیر نماز بخواند،‌برای هر حرف خداوند ده حسنه
می نویسد و اگر به قرآن گوش فرا دهد ،‌برای هر حرف یک حسنه نوشته خواهد شد .

واگر قرآن را در یک شب ختم کند ،‌ملائکه تا صبح بر او درود می فرستند و اگر قرآن را در روز ختم کند دو ملک او برایش درود می فرستند تا روز را به شب برساند و مستجاب الدعوه خواهد شد ،‌و بین آسمان و زمین برایش خیز خواهد بود . 

                                                                                                                    



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » شهسوارزاده ( چهارشنبه 91/3/24 :: ساعت 5:17 عصر )
»» حضرت زینب کبرى علیها السلام

نام مبارک آن بزرگوار زینب، و کنیه گرامیشان ام الحسن و ام کلثوم و القاب آن حضرت عبارتند از: صدّیقة الصغرى، عصمة الصغرى، ولیة اللّه العظمى، ناموس الکبرى، شریکة الحسین علیهالسّلام و عالمه غیر معلّمه، فاضله، کامله و ... پدر بزرگوار آن حضرت، اوّلین پیشواى شیعیان حضرت امیرالمؤمنین على بن ابیطالب علیهماالسّلام، و مادر گرامى آن بزرگوار، حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه علیها می باشد.

در آن زمان که صدیقه کبری (علیها السلام) به این گوهر دریای عصمت و طهارت باردار بود، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در مدینه حضور نداشتند و به سفری رهسپار بودند. هنگامی که وجود مقدس زینب کبری (سلام الله علیها) متولد گشت، صدیقه طاهره (علیها السلام) به امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود که چون پدرم در سفر است و در مدینه حضور ندارد، شما این دختر را نام بگذارید. آن حضرت فرمود: من بر پدر شما سبقت نمی گیرم، صبر نما که به این زودی رسول خدا باز خواهد گشت و هر نامی که صلاح داند بر این کودک می نهد.

هنگامی که  سه روز گذشت، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مراجعت نمود و و همانگونه که رسم و سیره رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) بود، نخست، به منزل حضرت زهرا (علیها سلام ) وارد گشتند.

امام علی (علیه السلام) خدمت آن حضرت عرض کرد: یا رسول الله! خداوند متعال دختری به دخترت عطا فرموده است، نامش را معین فرمایید. فرمود: اگر چه فرزندان فاطمه اولاد من می باشند، لکن امر ایشان با پروردگار عالم است و من منتظر وحی میباشم. در این حال جبرییل نازل شد عرض کرد: یا رسول الله! حق تو را سلام می رساند و می فرماید: نام این مولود را " زینب " بگذار، چرا که  این را در لوح محفوظ نوشته ایم.

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) قنداقه آن مولود گرامی را طلبید و به سینه چسبانید، ببوسید و نامش را زینب نهاد و فرمود:  به حاضرین و غایبین امت، وصیت می نمایم  که حرمت این دختر را پاس بدارند. همانا که او به خدیجه کبری (علیها سلام) شبیه است.

هوش و ذکاوت:

صاحب کتاب اساور من ذهب درباره حافظه و ذکاوت آن بانوى بزرگوار چنین می نویسد:

در اهمیت هوش و ذکاوت آن بانوى بزرگوار همین بس که خطبه طولانى و بلندى را که حضرت صدیقه کبرى فاطمه زهرا صلوات اللّه و سلامه علیها در دفاع از حق امیرالمؤمنین علیهالسّلام و غصب فدک در حضور اصحاب پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ایراد فرمودند، حضرت زینب علیها السلام روایت فرموده است. و ابن عباس با آن جلالت قدر و علو مرتبه در حدیث و علم، از آن حضرت روایت نموده و از آن حضرت به عقیله تعبیر می کند. چنانچه ابوالفرج اصفهانى در مقاتل می نویسد: ابن عباس خطبه حضرت فاطمه سلام اللّه علیها را از حضرت زینب سلام اللّه علیها روایت کرده و می گوید: حدثتنى عقیلتنا زینب بنت على علیهالسّلام..?

دقت کنیم که حضرت زینب علیها السلام با اینکه دخترى خردسال (یعنى هفت ساله و یا کمتر) بود، این خطبه عجیب و غرّاء که محتوى معارف اسلامى و فسلفه احکام و مطالب زیادى است را با یک مرتبه شنیدن حفظ کرده، و خود یکى از راویان این خطبه بلیغه و غراء می باشد.

فصاحت و بلاغت:

کلمات و فرمایشات گهربار آن حضرت در خطبه هایى که از آن حضرت روایت شده، خود قوی ترین دلیل بر کمال فصاحت و بلاغت آن بانوى بزرگوار می باشد. همان بانویى که امام سجاد علیهالسّلام در حق ایشان فرمودند: ?اَنْتِ بِحَمدِ اللّهِ عالِمَةٌ غَیرَ مُعَلَّمَة وَ فَهِمَةٌ غَیرَ مُفَهَّمَة? یعنى:

?اى عمّه! شما الحمد للّه بانوى دانشمندى هستید که تعلیم ندیده، و بانوى فهمیده اى هستى که بشرى تو را تفهیم ننموده است?.

در اینجا مرورى کوتاه به قسمتى از خطبه آن حضرت در مجلس یزید که یکى از بزرگترین حرکتهاى آن حضرت، در واقعه کربلا بود که دستگاه حکومت بنى امیه را به شدّت لرزاند می کنیم:

?به خدا قسم اى یزید، هر چه کردى بازگشت آن به سوى خودت خواهد بود، چرا که تو جز پوست خود نشکافتى و جز گوشت خود ندریدى.

اى یزید! در آن روزى که خداوند بدنهاى پاک شهیدانمان را حاضر می کند تا حقوق خود را از ستمگر بستاند، تو بر رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم وارد خواهى شد، امّا می دانى در چه حالى؟ در حالیکه خون عزیزان او را ریخته و حرمت ذرّیه او را از بین برده اى. آرى اى یزید! از این پیروزى ظاهرى که به دست آورده اى، غرق شادى مشو، و آن عزیزان را که در کربلا به خاک و خون کشیده اى، مغلوب و مرده مپندار. که خداوند می فرماید: (کسانى را که در راه خدا شهید شده اند مرده مپندارید. بلکه آنان زنده اند و در نزد خداى خود روزى می خورند). آل عمران: 169

و اى یزید! براى تو همین بس که حاکم در آن روز خداوند، و دشمن تو پیامبر خدا، و یاور و پشتیبان اهل بیت جبرئیل باشد. و به زودى کسى که این مقام را براى تو زینت داده و تو را بر گردن مسلمین سوار کرده است (یعنى معاویه)، خواهد دانست که چه جانشین بدى براى خود تعیین کرده و در روز جزا درخواهید یافت که بدترین مکان از آنِ کیست؟ و بدبختى و ضعف و زبونى شامل چه افرادى خواهد شد.

حضرت زینب (س) بزرگ بانوی جهان اسلام، بیدادگر  و ادامه دهنده حادثه عاشورا و دارنده دانشهای دو جهان و به گفته امام سجاد (ع): " دانای بدون آموزگار و فهمیده بدون فهماننده " بود. الگوی راستین وی، بانوی دو جهان, حضرت فاطمه (س) مادر وی بوده است. زینب (س) در دامان پرمهر و معنویت فاطمه (س) از سرچشمه معارف اسلامی و قرآنی سیراب گشت. رسالت راستین زینب هنگامی آغاز گردید که پس از به شهادت رسیدن امام حسین (ع) و هفتاد و دو تن از یارانش با ایراد سخنان آتشین به بیدارگری مردم کوفه و ستیز با ستمکاران و یزیدیان پرداخت.

پس از واقعه خونبار کربلا نقش ایشان روند تازه تری یافت. آن حضرت در این دوران ضمن حضور در کاروان اسرای کربلا در برابر حکام جور قرار گرفتند و به افشاگری ظلم و ستم وارد بر آل طه از سوی خاندان امیه پرداختند. آن حضرت در این دوران سخت با حضور در کاخ برخی حکمرانان جور زمان مانند یزید و ابن زیاد، با تاکید برحقانیت طریق آل محمد بر سخنان و تبلیغات مسموم خاندان امیه درباره بنی هاشم خط بطلان کشیدند.

صدیقه توانا، عقلیه دودمان وحی، تربیت شده خاندان نبوت، حضرت زینب کبری(س) است. همو که در بزرگواری و کرامتش بسیار سخن ها گفته و نوشته اند.

او نمودار حق و جهاد در راه خدا و نگهدارنده ایمان و عقیده، قهرمان دلیری و شجاعت، جلوه فصاحت و بلاغت، شعله ستیزه جوی باطل و آتش افشان حق در برابر نیروهای ستمگر و کوبنده دژخیمان زورگو است.
زینب(س) تجسم زهد، ورع، علم، عفاف و شهامت و عقیله طاهره، متعلق به اخلاق الهی است. این بزرگوار (س) راه مقاومت در برابر باطل را به امت نشان داد و فداکاری در راه خدا و چشم پوشی از همه چیز را در راه برافراشتن پرچم حق به همه یاد داد.

ایثار، فداکاری، وزانت عقل، صبر و بردباری، علم وسیع و دانش وافر، سخنان سنجیده و منطقی او در فرصت های حساس توأم با آن مظلومیت و ستم های جانکاهی که به او وارد آمده است، از او چهره یک شخصیت بی نظیر، رزم آور شجاع، جهادگر بی باک و سخنور توانا را در قلوب و اذهان ترسیم نموده است که تا چرخ زمان حرکت دارد، تا نسل ها در روی زمین حیات دارند و تا زمین دور خورشید می گردد این چراغ فروزان، نورافکن جهانیان و نسل های آینده خواهد بود.

کرامات :

به غیر از انوار مقدسه چهارده معصوم علیهمالسّلام، در میان خاندان رسالت و اهل بیت گرامى پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم، افرادى هستند که در نزد خداوند متعال داراى رتبه و منزلت رفیع و والایى می باشند و توسل به ایشان، موجب گشایش مشکلات و معضلات امور دیگران است. مانند حضرت اباالفضل علیه السلام که حتى در موارد زیادى مسیحیان به آن حضرت متوسل شده و به برکت توسل به آن حضرت مشکلاتشان حل گردیده و به حوائج و خواسته هاى خویش نائل گردیده اند.

حضرت زینب سلام اللّه علیها نیز بانویى بزرگوار از این دودمان پاک است که توسل به آن حضرت براى حل مشکلات بزرگ بسیار تجربه شده است و کرامات بسیارى از آن بانوى گرامى نقل شده است.

به عنوان مثال شبلنجى یکى از علماى اهل تسنّن در نورالابصار مىنویسد:

?شیخ عبدالرحمن اجهورى مقرى در کتابش مشارق الانوار می گوید: در سال هزار و صد و هفتاد دجار مشکلى بسیار سختى شدم و به روضه (قبر مطهر و نوراین) حضرت زینب علیها السلام متوسل شدم و قصیده اى در مدح آن حضرت سرودم که مطلع آن چنین بود:

آلِ طاها لَکُمْ عَلَینَا الْوِلاءُ لا سِواکُمْ بِما لَکُمْ آلآء

و خدا به برکت آن بانوى گرامى مشکل مرا حل کرد.

وفات آن حضرت:

حضرت زینب سلام ا... علیها، شیرزن دشت کربلا سرانجام پس از عمری دفاع از طریق حقه ولایت و امامت در 15 رجب سال 63 هجرى قمرى در ضمن سفرى که به همراه همسر گرامیشان عبداللّه بن جعفر به شام رفته بودند، وفات نموده و بدن مطهر آن بانوى بزرگوار در همانجا دفن گردید.

مزار ملکوتى آن حضرت (دمشق/سوریه)، اینک زیارتگاه عاشقان و ارادتمندان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام مى باشد.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » شهسوارزاده ( چهارشنبه 91/3/17 :: ساعت 8:16 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

اسلام و حضرت خدیجه (س)
ویندوز 1
مبانی کامپیوتر
میانبر در کیبورد
خطرات استفاده از فلش
شماره اس ام اس های مهم و لازم کشور
[عناوین آرشیوشده]