ü گوش ندادن
ü ناتوان بودن در گفتن « نه »
ü ناتوان بودن در تنظیم اولویتها
ü همه را در یک کار سهیم کردن
راههایی که شما نمیتوانید بهترین بهره را از زمان ببرید
« اتلاف کننده های زمان
ü زیاد از حد به جزئیات توجه کردن
ü کم توجهی به مطالب اصلی
ü بی برنامگی
ü کم توجهی به کل کار و اهداف آن
ü انجام دادن یک کار جزء جزء شده
ü کم توجهی به استراحت و آرامش که سبب ایجاد اشتباه و خستگی مفرط میشود
راههایی که وقت شما توسط دیگران یا دیگر مسایل حاشیه ای هدر میرود
« دزدان زمان»
ü اطلاعات (فقدان، ناکافی، نا واضح)
ü مطالب خواندنی بسیار زیاد
ü جلسات (خیلی زیاد، خیلی طولانی)
ü تلفن (ناتوانی در برقراری ارتباط موقع نیاز (مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد!)، مزاحمهایی که میان تلفن شما وارد میشوند، زیاد صبحت کردن با تلفن)
ü کمبود نیروی حمایتی
راههایی که وقت شما توسط دیگران یا دیگر مسایل حاشیه ای هدر میرود
« دزدان زمان»
ü سیستمهای فایل بندی و طبقه بندی (ضعیف، پیچیده)
ü نقصهای فنی (ماشین، کامپیوتر، آسانسور)
ü افراد دیگر (تنبل، غایب، متأخر)
منابع :
ü ملوین دفلور، اورت دنتیس ـ شناخت ارتباطات جمعی ـ ترجمه: سیروس مرادی ، انتشارات سروش ـ 1383
ü مدیریت زمان؛ نویسنده: تیم هیندل ، مترجم: شفیع الهی
ü روبرتاروش ، ترجمه شیراز منش و دیگران ، موسسه رسا ، 1382
ü سایتهای : صدر ، زمان و مدیریت پروژها
مدیریت زمان
مقدمه :
همیشه پیش خود فکر میکنیم که غافلگیر زمان میشویم و زمان آن طور که باید و شاید به ما اجازه نمیدهد کارهای که در ذهن و شاید حتی در رویاهای خود میپرورانیم به انجام برسانیم. بهترین فرصتها و یا بدترین آنها همیشه زمانی رخ میدهد که انتظار و آمادگیاش را نداشتهایم. حتما شما هم با چنین موقعیتهای دشواری روبه رو شدهاید و توضیحات گفته شده را به راحتی درک میکنید. چرا چنین میشود؟ چرا برای ما این اتفاقات بیشتر رخ میدهد و نه دیگران؟ چرا زمانی که آمادگی این اتفاقات را داریم رخ نمیدهند؟ بلکه زمانی پیش می آیند که آمادگی آن را نداریم؟
پاسخ همهی این سئوالات در بحثی به نام "مدیریت زمان" نهفته است:
مدیریت زمان یعنی چی؟ و این بحث به چه معناست؟ یعنی اینکه از فرصتها و لحظههایی که داریم بهترین استفاده را داشته باشیم، حتی زمانی که منتظر چنین پیش آمدی نباشیم. شاید این صحبتها به نظرتان تکراری باشد اما یک تفاوت دارد و آن این است که راه کارهایی ارائه دادهایم تا شما بتوانید از زمان خود استفاده بهینه داشته باشید:
راهکارهای بهینه مدیریت زمان
مشخص نمودن هدف :
لازمهی و شرط اصلی مدیریت زمان این است که شما هدفهای اصلی زندگی خانوادگی و شخصی خود را مشخص کنید و بهترین روش این است که هدفتان را بنویسید و در این امر برنامهریزی، دقت و تلاش زیادی را به خرج دهید تا بتوانید به اهداف خود نایل شوید چون اگر یکی از عاملهای گفته شده نباشد در راه سر در گم خواهید شد.
زمان مناسب :
رسیدن به هر هدفی حتی خیلی کوچک نیاز به زمان مناسب دارد و به تدریج صورت میگیرد، اگر تلاش لازم را انجام میدهید ولی به نتیجهای که میخواهید نمیرسید، ناراحت و نگران نشوید به تلاش خود ادامه دهید. تلاشهای ما همانند مثال یک درخت و باغبان آن است. ما باغبان و تلاشهایمان مانند یک درخت است. باغبان درخت خود را آبیاری میکند، مواظب آن است تا در فصل مناسب از میوههای درختش استفاده کند و انتظارات خود را برای فصل تابستان نگه میدارد و این امید را ندارد که درختش در فصل زمستان به او میوه بدهد. پس شما هم تلاش خود را بکنید اما منتظر باشید تا زمان باروری درختتان فرا برسد.
قدم به قدم جلو رفتن :
رسیدن به هر هدف نیازمند انجام چندین فعالیت کوچکتر است. شما باید چندین قدم کوچکتر را بردارید تا به اهداف بالاتری برسید. تلاش میکنیم ریز..ریز همانند ابر که همه میدانیم ابر حاصل تلاش قطره قطرههای آب است تا تبدیل به ابری پربار میشود. پس یادمان باشد برای پر بار شدن ابر باید از قطره قطرههای آب شروع کنیم.
هدف های دور از دسترس:
بدون داشتن هدفهای قابل وصول و مشخص شما نمیتوانید درباره مدیریت زمان خود تصمیم بگیرید. پس هدفهایی را در نظر داشته باشید که بتوانید به آنها برسید، نکتهی مهمی که در اینجا حائز اهمیت است این است که در حد تلاشتان،آرزو و هدف داشته باشید نه کمتر نه بیشتر. زیرا اگربیشتر از تلاشتان آرزو داشته باشید چون به آنها نمیرسید دچار سرخوردگی و افسردگی خواهید شد.
برنامه زمانی :
برنامههای زمانی در خانواده تا حدودی به برنامههای زمانی یکایک اعضای خانواده بستگی دارد. اگر برنامهریزی و هدفی برای زندگی شخصی و خانوادگی خود دارید این کار مستلزم همکاری و یاری تمام اعضای خانواده است.
برنامه گروهی :
اگر هدفی را دارید که گروهی است و لازمهی آن تلاش تمام اعضای گروه است متناسب با توان خود و اعضای گروه گام بردارید نه خیلی سریع نه کند.
بازنگری در الویت ها:
اولویتها در یک زمان تغییر پذیرند ولی لازم است در هر زمانی اولویتها را بازنگری کنید و تغییر دهید. گاهی تلاشهای شما فراتر از آن که پیش بینی می کند پیش میرود پس در این جا و در این مرحله باید تغییری دراهداف خود ایجاد کنید. و یا بر عکس متوجه میشوید که قادر به تلاش در این حد نیستید پس در اهداف خود یک باز نگری داشته باشید.
انتظارات افراطی:
از همسرتان و یا والدین خود انتظارات افراطی نداشته باشید. به طور کلی افراد کمال طلب آماده مساحمه و اتلاف وقت هستند. این گونه از افراد با ادعای اینکه کسی به آنها کمک نکرده و زمینه موفقیت آنها را فراهم نکرده است کارهای خود را توجیح میکنند. درست است که کمک و مساعدت دیگران در موفقیتهای ما نقش دارد اما این نقش تا حدودی اهمیت دارد و بیشتر درصد موفقیت به تلاشهای خود فرد بستگی دارد.
توجه به افراد پیرامون :
برای برنامهریزی بهتر اوقات خود نیاز به توجه به خود، همسر و یا افرادی که میتوانند به شما کمک کنند دارید. زیرا تشویق و دلداری و مساعدت دیگران نقش بسزایی در پیشرفت سریع تر شما دارد .
دور کردن باورهای غلط از خود :
سعی کنید بعضی از باورهای نادرست درباره مدیریت ناکارآمد زمان را در ذهن خود از بین ببرید. مثلا خیلی از افراد میگویند از فلان روز یا از فلان تاریخ شروع میکنم به درس خواندن، شروع میکنم به کار کردن یا.. نه اینها همه باورهای غلط است. از همین امروز تصمیم بگیرید و تلاش خود را شروع کنید به امید آیندهای واهی نباشید. چون اگر منتظر چنین روزی باشید هیچ وقت، چنین روزی فرا نمیرسد.
عدم توقف در گذشته :
در گذشته توقف نکنید و افقهای زیبایی را برای خود ترسیم کنید. تنها از گذشته خود درس بگیرید و به عنوان موتوری برای حرکت به جلو از آن استفاده کنید نه برای حرکت به عقب.
ایجاد باور در خود :
این باور را درخود ایجاد کنید که شما مسئول زندگی و اعمال شخصی خود و خانواده خود هستید. بعضی از افراد عادت دارند همیشه مشکلات و سختیهای که برایشان در جریان زندگی پیش میآید را به گردن دیگری میاندازند برای اینکه خود را تبرئه کنند راهی بهتری از این را نمیشناسند. اگر متاهل باشند، تقصیرات را به گردن همسر خود میاندازند، و اگر مجرد باشند، پدر و مادر خود را مسئول تمامی این مشکلات میدانند. اما این موضوع را باور کنید که تنها شما و شما هستید که مسئول تمامی مصائب و مشکلات زندگی خود هستید. پس برای حل آنها باید خودتان به تنهایی گام بردارید.
راههایی که شما نمیتوانید بهترین بهره را از زمان ببرید
« اتلاف کننده های زمان »
ü تلاش بیش از حد در یک کار
ü تعلل کردن و پشت گوش انداختن
ü وقفه ایجاد کردن در میان یک کار
رمضان آمد و آهسته صدا کرد مرا
مستعد سفر شهر خدا کرد مرا
از گلستان کرم طرفه نسیمى بوزید
که سراپاى پر از عطر و صفا کرد مرا
نازم آن دوست که با لطف سلیمانى خویش
پله از سلسله دیو دعا کرد مرا
فیض روحالقدسم کرد رها از ظلمات
همرهى تا به لب آب بقا کرد مرا
من نبودم بجز از جاهل گم کرده رهى
لایق مکتب فخر النجبا کرد مرا
در شگفتم ز کرامات و خطاپوشى او
من خطا کردم و او مهر و وفا کرد مرا
دست از دامن این پیک مبارک نکشم
که به مهمانى آن دوست ندا کرد مرا
زین دعاهاست که با این همه بىبرگى و ضعف
در گلستان ادب نغمه سرا کرد مرا
هر سر مویم اگر شکر کند تا به ابد
کم بود زین همه فیضى که عطا کرد مرا
التماس دعا
زندگـــی زیبـاســـت
زندگـــی زیبـاســـت چشمـی بـاز کـن
گردشـــی در کوچــه باغ راز کن
هر که عشقش در تماشا نقش بست
عینک بد بینی خود را شکسـت
علـت عـاشــــق ز عـلتــها جــداســـت
عشق اسطرلاب اسرار خداست
من مـیـــان جســـمها جــان دیـــده ام
درد را افکنـــده درمـان دیـــده ام
دیــــده ام بــر شـــاخه احـســـاســها
می تپــد دل در شمیــــم یاسها
زنــدگــی موسـیـقـی گنـجشـکهاست
زندگی باغ تماشـــای خداســت
گـــر تـــو را نــور یـقیــــن پیــــــدا شود
می تواند زشــت هم زیبا شــود
حال من، در شهر احسـاسم گم است
حال من، عشق تمام مردم است
زنـدگــی یــعنـی همیـــــــن پــروازهــا
صبـــح هـا، لبـخند هـا، آوازهـــا
ای خــــطوط چهــــره ات قـــــــرآن من
ای تـو جـان جـان جـان جـان مـن
با تـــو اشــــعارم پـر از تــو مــی شـود
مثنوی هایـم همــه نو می شـود
حرفـهایـم مــــرده را جــــان می دهــد
واژه هایـم بوی بـاران می دهـــد
مولانا
هفت راز ارتباطی موفق با دیگران
همه ارتباط برقرار می کنند اما اینکه یاد بگیریم چطور خوب ارتباط برقرار کنیم نیازمند داشتن مهارت است. برای اینکه در کار و تجارت موفق شویم (یا هر عرصه دیگر از زندگی)، باید بتوانیم مهارت های ارتباطی را خوب یاد بگیریم. برای بعضی ها ارتباط برقرار کردن ساده است. بعضی ها ذاتاً استاد ارتباط برقرار کردن هستند و اعتماد به نفس بسیار زیادی برای اینکار دارند. اما بقیه چطور یاد می گیرند که با دیگران ارتباط برقرار کنند؟ در اینجا به 7 راهکار برای ایجاد ارتباط موفق اشاره می کنیم
1-اعتماد به نفس داشته باشید.
مهارت های مردمی خوب با اعتماد به نفس شروع می شود. وقتی کسی اعتماد به نفس داشته باشد خیلی خوب معلوم می شود. اعتماد به نفس مثل آهن ربایی بقیه را به سمت شما می کشاند و رفتارهایتان نشان می دهد که ارزش صرف وقت و تلاش را دارید. وقتی حس قوی نسبت به خودتان داشته باشید، خیلی سریع از گپ کوتاهی که با کسی دارید گذشته و فرصتی در اختیارتان قرار می دهد که بتوانید بدون اتلاف وقت به قلب رابطه دست یابید.وقتی می خواهید رابطه ای موثر داشته باشید، یکی از مهمترین قوانینی که باید رعایت کنید این است که مستقیم به چشم های طرف مقابل نگاه کنید. کسانیکه اعتماد به نفس کافی ندارند از ارتباط چشمی خودداری می کنند. خودداری از ارتباط چشمی نشان دهنده عدم علاقه یا بدتر از آن عدم صداقت است. وقتی دو نفر با هم ارتباط چشمی برقرار می کنند، ارتباطی موثر شکل می گیرد. ارتباط چشمی با حرف هایی که می زنید هم اعتبار می بخشد.
2- به دیگران اعتماد ببخشید.
خیلی ها مرتکب این اشتباه می شوند که زیاد در مورد خودشان حرف می زنند. هیچ چیز بدتر از لاف زدن در مورد خود، یک ارتباط را خراب نمی کند. یکی از بهترین راهکارها برای اینکه یاد بگیرید چطور با مردم ارتباط برقرار کنید این است که به جای اینکه آنها را مجبور کنید به حرفهایتان گوش دهند، از آنها بخواهید در مورد خودشان حرف بزنند. این باعث می شود طرف مقابل احساس راحتی بیشتری کرده و اعتماد به نفسش بالا رود. همچنین موقعیتی ایجاد می کند که فرد مقابل هم همین کار را برای شما بکند و به حرفهایتان گوش دهد.
3- هنرمندانه سوال بپرسید.
یکی از سریع ترین راه ها برای شکستن قفل سکوت پرسیدن سوال هایی است که بتوان آنها را خیلی راحت با بله یا خیر جواب دارد. با پرسیدن سوالی که به یک جواب با جزئیات بیشتر نیاز هست، فرد مقابل باید توضیح بیشتری بدهد و اطلاعاتی که دارد را در اختیارتان بگذارد. بخشی از ارتباط موفق یاد گرفتن این است که سوالاتی را مطرح کنید که فرد مقابل را به فکر کردن وا دارد. یک چیز به دیگری منتهی می شود و در مدت کوتاهی داستان هایی بین دو طرف منتقل می شود و یخ رابطه می شکند. آب و هوا را فراموش کنید و بحث را از سیاست و مذهب هم دور کنید. در مورد لباسی که طرف مقابلتان پوشیده است نظری بدهید. البته باید سعی کنید که طرفتان را با سوالاتتان بمباران نکنید. این باعث می شود فرد معذب و خسته شود. یادتان باشد مکالمه را نباید به بازجویی تبدیل کنید. وقتی می خواهید اسم کسی را بپرسید، فوراً آن را تکرار کنید. بلند گفتن یک اسم کمک می کند بهتر در خاطرتان بماند. از اسم طرف مقابلتان در طول مکالمه استفاده کنید و لبخند زدن هم فراموش نشود.
4-دو بار گوش کنید، یک بار حرف بزنید.
می گویند به یک دلیلی خدا دو گوش و یک دهان به شما داده است. دلیل آن این است که باید دوبرابر آنچه که حرف می زنید، گوش دهید. در ارتباط با مهارت های مردمی، این یعنی وقتی فرد مقابلتان صحبت می کند، باید همه توجهتان را به او بدهید. نباید غرق این فکر شوید که بعد از آن شما چه باید بگویید یا بعداً چه اتفاقی می افتد یا هر فکر بی ارتباط دیگری. تمرکز کنید، اطلاعاتی که ارائه می شود را جذب کرده و راهی برای دنبال کردن صحبت او با پرسیدن یک سوال مرتبط با موضوع پیدا کنید. در چیزهایی که طرف مقابلتان علاقه دارد، علاقه نشان دهید و اگر موضوع بحث چیزی است که هیچ از آن نمی دانید، می توانید از آن به نفع خودتان استفاده کنید و اطلاعات بیشتری در مورد آن موضوع کسب کنید. اعتراف کنید که برایتان موضوع آشنایی نیست و از او بخواهید که بیشتر در مورد آن با شما حرف بزند. مردم دوست دارند چیزهایی که می دانند را با بقیه در میان بگذارند و این اعتماد به نفس آنها را خیلی بالا
می برد. وقتی موضوع مورد علاقه طرف مقابلتان را پیدا کردید، دیگر هیچ مشکلی وجود نخواهد داشت.
5- توانا بود هرکه دانا بود.
ارتباط موثر و موفق با دانش شروع شده و خاتمه می یابد. کسانیکه مسافرت می کنند، مطالعه می کنند یا از جریانات روز باخبرند برای هم صحبتی فوق العاده اند. هرچه فردی تجربیات بیشتری از زندگی داشته باشد، بهتر می تواند با دیگران ارتباط برقرار کند.کسانیکه مسافرت می کنند توانایی این را دارند که فرهنگ ها و مردمان دیگر را بهتر درک کنند و آنهایی که زیاد مطالعه می کنند، در مورد همه موضوعات اطلاعات کافی برای بحث کردن دارند و می توانند خود را با هر مکالمه ای تطبیق دهند. شخصی که در فعالیت های مختلف شرکت دارد، مطمئناً می تواند با افراد دیگر وجه اشتراک پیدا کرده و مکالمه را به جریان بیندازد.
6- ریسک پذیر باشید.
عزت نفس هم معنای اعتماد به نفس است و حتی با وجود طرد شدن، عزت نفس یک شخص هیچ تغییری نمی کند. بیشتر وقت ها افراد بخاطر اینکه از طرد شدن واهمه دارند، از فرصت ها استفاده نمی کنند. طرد شدن باعث می شود فرد احساس حقارت کند. در واقع، طرد شدن عزت نفس فرد را تغییر نمی دهد. شما همان فرد باقی می مانید، به همان اندازه ارزشمند و مهم که قبل از شروع مکالمه بودید.هیچکس نمی تواند عزت نفس را از شما بگیرد. فقط خودتان هستید که می توانید اینکار را بکنید. طرد شدن تا زمانیکه اتفاق نیفتاده است یک توهم است. چرا باید وقتتان را نگران اینکه اگر این اتفاق بیفتد یا آن اتفاق بیفتد هدر دهید؟ از فرصت استفاده کنید و برای آنچه که می خواهید دست به تلاش بزنید و در صورت لزوم ریسک را هم نادیده نگیرید. تنها راه یاد گرفتن ارتباط با دیگران از طریق تمرین کردن میسر است.
7- کم کم شروع کنید.
یاد گرفتن اینکه چطور با آدم ها ارتباط برقرار کنید زمان می برد و هرکس با سرعت مخصوص خودش پیشرفت می کند. کم کم شروع کنید؛ سعی کنید هربار با یکی از این نکات آشنا شوید. در پایه، یک ارتباط خوب با اعتماد به نفس شروع می شود و این رشته ای است که همه چیز را به هم وصل می کند. هر آشنایی کمک می کند اعتماد به نفستان بالاتر رود و تجربیاتتان متفاوت تر شود. یک جای خوب برای تمرین کردن این مهارت های مردمی محل کار است. وقتی صحبت کردن با همکارانتان راحت تر شد، سعی کنید با افرادی از رتبه های بالاتر مثل مدیرانتان صحبت کنید. در زمان کوتاهی، مهارت هایی که یاد گرفته بودید در شما نفوذ کرده و دیگر نیاز به فکر کردن هم ندارد.هیچکس تابحال نگفته است که حرف زدن با آدم ها کار ساده ای است. برای بعضی ها، به دست آوردن اعتماد به نفس لازم برای شروع مکالمه، قدم بزرگی است. این ممکن است سخت ترین مرحله کار باشد اما وقتی اولین قدم را برداشتید، بقیه آن راحت تر خواهد شد. به خودتان ایمان داشته باشید و بدانید که شما به اندازه طرف مقابلتان با ارزش هستید.
ادامه اسامی القاب حضرت مهدی (عج)
محیى المؤمنین: احیاگر مؤمنان، حیاتبخش دلهاى اهل ایمان .
مبیر الکافرین: نابود کننده کافران، درهم شکننده کاخ کفر، هلاک کننده کفار .
معزّ المؤمنین: عزّت بخش مؤمنان، ارزش دهنده اهل ایمان .
مذلّ الکافرین: خوار کننده کافران، درهم شکننده جبروتِ کفر پیشگان .
منجى المستضعفین: نجات دهنده مستضعفان، رهایى بخش استضعاف کشیدگان .
سیف اللّه الّذى لاینبو: شمشیر قهر خدا که کندى نپذیرد .
میثاق اللّه الّذى أخذه: پیمان بندگى خدا که از بندگان گرفته شده .
مدار الدهر: مدار روزگار، محور گردونه وجود، مرکز پیدایش زمان .
ناموس العصر: نگهدارنده زمان، کیان هستى دوران .
کلمة اللّه التامه: کلمه تامّه خداوند، حجّت بالغه الهى .
تالى کتاب اللّه: تلاوت کننده کتاب خدا، قارى آیات کریمه قرآن .
وعداللّه الّذى ضمنه: وعده ضمانت شده خدا، پیمان تخلّف ناپذیر الهى .
رحمة اللّه الواسعة: رحمت بى پایان خدا، لطف و رحمت بى کرانه پروردگار رحمت گسترده حق .
حافظ اسرار رب العالمین: نگهبان اسرار پروردگار، حافظ رازهاى ربوبى .
معدن العلوم النبویّه: گنجینه دانش هاى پیامبرى ـ خزانه معارف نبوى .
نظام الدین: نظام بخش دین .
یعسوب المتقین: پیشواى متقین .
معزّ الاولیاء: عزت بخش یاران.
مذلّ الأعداء: خوار کننده دشمنان.
وارث الانبیاء: میراث بر پیامبران.
نور ابصار الورى: نور دیدگان خلایق.
الوتر الموتور: خونخواه شهیدان.
کاشف البلوى: بر طرف کننده بلاها.
المعد لقطع دابر الظلمه: مهیّا شده براى ریشه کن کردن ظالمان.
المنتظر لاقامة الأمت و العوج: مورد انتظار براى از بین بردن کژیها و نادرستى ها.
المترجى لازالة الجور و العدوان: مورد آرزو براى بر طرف کردن ستم و تجاوز.
المدّخّر لتجدید الفرائض و السنن: ذخیره شده براى تجدید واجبات و سنن الهى.
المؤمّل لاِحیاء الکتاب وحدوده: مورد امید براى زنده ساختن دوباره قرآن و حدود آن.
جامع الکلمة على التقوى: گرد آورنده مردم بر اساس تقوى.
السبب المتصل بین الأرض و السماء: واسطه بین آسمان و زمین، کانال رحمت حق بر خلق.
صاحب یوم الفتح و ناشررایة الهدى: صاحب روز پیروزى و بر افرازنده پرچم هدایت.
مؤلف شمل الصلاح و الرضا: الفت دهنده دلها بر اساس رضایت و درستکارى.
الطالب بدم المقتول بکربلا: خونخواه شهید کربلا.
المنصور على من اعتدى علیه وافترى: یارى شده علیه دشمنان وافترا زنندگان.
المضطرّ الّذى یجاب اذا دعى: پریشان و درمانده اى که چون دعا کند دعایش مستجاب شود.
التماس دعا
القاب حضرت مهدی
بقیّة اللّه: باقیمانده خدا در زمین .
خلیفة اللّه: جانشین خدا در میان خلایق .
وجه اللّه: مظهر جمال وجلال خدا، سمت و سوى الهى که اولیاى حق رو به او دارند .
باب اللّه: دروازه هـــمه معـــارف الهى، درى که خدا جویان براى ورود به ســــاحت قدس الهــى، قصدش مى کنند.
داعى اللّه: دعوت کننده الهى، فرا خواننده مردم به سوى خدا، منادى راستین هدایت الى اللّه .
سبیل اللّه: راه خدا، که هرکس سلوکش را جز در راستاى آن قرار دهد سر انجامى جز هلاکت نخواهد داشت .
ولى اللّه: سر سپرده به ولایت خدا و حامل ولایت الهى، دوست خدا .
حجة اللّه : حجّت خدا، برهان پروردگار، آن کس که براى هدایتِ در دنیا، و حسابِ در آخرت به او احتجاج مى کنند .
نور اللّه: نور خاموشى ناپذیر خدا، ظاهر کننده همه معارف و حقایق توحیدى، مایه هدایت رهجویان .
عین اللّه: دیده بیدار خدا در میان خلق، دیدبان هستى، چشم خدا در مراقبت کردار بندگان .
سلالة النّبوّة: فرزند نبوّت، باقیمانده نسل پیامبران .
خاتم الاوصیاء: پایان بخش سلسله امامت، آخرین جانشین پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم .(
علم الهدى: پرچم هدایت، رایت همیشه افراشته در راه اللّه، نشان مسیر حقیقت .
سفینة النّجاة: کشتى نجات، وسیله رهایى از غرقاب ضلالت، سفینه رستگارى .
عین الحیوة: چشمه زندگى، منبع حیات حقیقى .
القائم المنتظر: قیام کننده مورد انتظار، انقلابى بى نظیرى که همه صالحان چشم انتظار قیام جهانى اویند .
العدل المشتهر: عدالت مشهور، تحقق بخش عدالت موعود.
السیف الشاهر: شمشیر کشیده حق، شمشیر از نیام بر آمده در اقامه عدل و داد.
القمر الزّاهر: ماه درخشان، ماهتاب دلفروز شبهاى سیاه فتنه و جور.
شمس الظلاّم: خورشید آسمان هستى ظلمت گرفتگان، مهر تابنده در ظلمات زمین.
ربیع الأنام: بهار مردمان، سر فصل شکوفایى انسان، فصل اعتدال خلایق.
نضرة الأیّام: طراوت روزگار، شادابى زمان، سرّ سرسبزى دوباره تاریخ.
الدین المأثور: تجسّم دین، تجسید آیین بر جاى مانده از آثار پیامبران، خودِ دین، کیان آیین، روح مذهب.
الکتاب المسطور: قرآن مجسّم، کتاب نوشته شده با قلم تکوین، معجزه پیامبر در هیئت بشرى.
صاحب الأمر: دارنده ولایت امر الهى، صاحب فرمان و اختیاردار شریعت.
صاحب الزمان: اختیار دارِ زمانه، فرمانده کل هستى به اذن حق.
مطهّر الأرض: تطهیر کننده زمین که مسجد خداست، از بین برنده پلیدى و ناپاکى از بسیط خاک.
ناشر العدل: برپا دارنده عدالت، بر افرازنده پرچم عدل و داد در سراسر گیتى.
مهدى الامم: هدایتگر همه امّت ها، راه یافته راهنماى همه طوایف بشریت.
جامع الکَلِم: گردآورنده همه کلمه ها بر اساس کلمه توحید، وحدت بخش همه صفها.
ناصر حق اللّه: یاریگر حقِ خدا، یاورِ حقیقت.
دلیل ارادة اللّه: راهنماى مردم به سوى مقاصد الهى، راه بلد و راهبر انسانها در راستاى اراده خداوند.
الثائر بأمر اللّه: قیام کننده به دستور الهى، بر انگیخته به فرمان پروردگار، شورنده بر غیر خدا به امر خدا.
ادامه دارد
روز مبعث، روز میلاد ارزش هاست؛ ارزش هایی که زنده به گور می شد و اصالت هایی که در بستر احتضار رو به خاموشی می رفت. در آن روز، بذر عشق و مهرورزیدن و مهربان زیستن در دشت تفتیده دل ها پاشیده شد و هزاران هزار گل عاطفه از آن رویید. لبخند بر لب ها نشست دست گرم نوازش بر سر یتیمان کشیده شد. شمشیرهای خشونت زنگار گرفت و سفره محبت آغوش گشود. نوع دوستی بنیاد یافت و کینه توزی جان باخت. از چشمه چشم ها مهر جوشید و در دریای سینه ها عشق خروشید. زندگی زیبا و بودنْ تماشایی شد. روز مبعث، روز بارش برکت، روز سرافرازی انسان، روز برآمدن آوازهای سپید و روز بوسه زدن بر چهره خورشید، بر همه جهانیان مبارک باد.
تا کی به تمنای دو ابروی تو باشم
حیران همه شب منتظر روی تو باشم
صوفی نیم و خرقه نپوشم به جهان من
چون واله وشیدای سر کوی تو باشم
رباعی از مرحوم فاضل گروسی