64- آقائی و سیادت
( گفته شدکه امیر مومنان (ع)از فرزنداشان حسین (ع)سوال نمودند:)آقائی و شرافت چیست ؟ فرمود نیکی کردن به قوم و خویشاوند ، بردباری و تحمل خطا و لغزش مردم ، سوال کردند: بی نیازی چیست ؟ فرمود:کم کردن آرزوها و راضی بودن به قدرکفایت.سوال نمودند:فقر و نیازمندی چیست؟ فرمود:حرص، وناامیدی بسیار به فضل الهی.سوال کردند: پستی چیست ؟ فرمود: این که مردی خود را از گناه یا حوادث نگاه دارد، ولی همسر خویش را تسلیم حوادث نماید ! سوال نمودند :پرده دری چیست ؟فرمود: دشمنی باکسی که فرمانت می دهد( و امیر بر توست) و توان آن را دارد که به تو ضرر و سود رساند.
(سپس امیر مومنان (ع) به حارث اعور توجه نموده،فرمودند: حارث ! این حکمت های مفید را به فرزندانتان بیاموزید ،که موجب افزایش فکر ،دور اندیشی و نظر خواهد شد .)
65- خانه مبارک؟
(مردی خانه ای ساخت به حضرت عرضه داشت :دوست دارم شما برای تبرک قدم به خانه گذاشته نام خدا را ببرید و دعا کنید ،حضرت داخل خانه شد و فرمود :) خانه آخرت خویش را تباه ،اما سرای ! (دنیای) دیگران را آباد کردی ،اهل زمین عزیزت شمارند ،ولی اهل آسمان ها دشمنت دارند.
66 - سوگند غلط
از سوگند زیاد پرهیز کنید ، زیرا انسان برای چهار جهت سوگند یاد می کند .
اول : یا به خاطر پستی ( وکمبودی) که در خویش احساس می کند ، او را و امیدارد که با قسم خوردن مردم تصدیقش نمایند .
دوم : در سخن آوردن دلیل و برهان ناتوان است ،از این رو سوکند را زاید بر کلام ( معمول ) خویش و برای رسیدن به مقصود به کار می گیرد .
سوم :در معرض اتهام مردم است و فکر می کند جز با سوگند از او نمی پزند.
چهارم ،( عادت کرده ) که زبان خویش را رها کند ( قسم یاد نماید )
67 - نیکوکاران
آن گاه که قیامت بر پا شود منادی مردم را خطاب می کند : ای مردم ! هرکه پاداشی از خداوند طلب دارد بر خیزد ،پس جز اهل نیکی و خیر ، بر نخیزید و حضرت بسیار این بیت را ترنم
می کردند:ای کسانی که از دنیای ناپدار لذت می برید ! فریفته شدن به سایه ای که از بین
می رود حماقت است.
68-بنده دنیا
مردم بندگان دنیا هستند و دین خدا بازیچه زبانشان شده و آن را هر گونه که زندگی شان اقتضا کند ،تغییر می دهند و اگر به واسطه بلایی امتحان شوند، معلوم خواهد شد که چه کمد انسان های متدین و واقعی
69- ظاهر و باطن قرآن
قرآن ظاهرش زیبا و باطنش عمیق است .
70- اصناف مردم
مردی خدمت امیر مومنان آمد و عرضه داشت : اگر عالمید بفرمایید ((ناس )) و (( اشتباه ناس )) و (( نسناس))چه کسانی هستند ؟امیر مومنان روبه فرزندشان کرده و فرمودند :حسین جان !جواب مرد را بده.حضرت فرمودند: اما ناس، بدان که ما خانواده، ناس هستیم ؛زیرا خداوند در قرآن فرموده است : از همان جایی که مردم کوچ می کنند شما نیز کوچ کنید و این رسول خدا بودکه مردم را برای مشعر الحرام کوچ داد. اما اشتباه ناس،آنها شیعیان و یاران مانند که از خود ما هستند و از این رو حضرت ابراهیم ( ع) فرمود:هرکس از من پیروی نماید ،از من است ،و اما نسناس توده بزرگ مردم هستند . با دست به گروهی اشاره کردند و این آیه را قرائت فرمودند:اینان نیستند مگر حیوانات بلکه پایین تر و پست تر از آنها
71- کمال عقل
( روزی در حضور حضرت در مجلسی که معاویه نیز بود در مورد عقل گفت و گو شد) حضرت فزمودند :تکمیل عقل ممکن نیست ،مگر با پیروی از حق و حقیقت
72- شیر دادن به کودک
( سوال کردند: یا ابا عبدالله ! چه زمانی شیر دادن به کودک واجب می شود ؟ جواب
فرمودند :زمانی که صدای گریه اش شنیده شود .
73- دوستی و دشمنی
هر کس به ما مهر ورزد و علاقمند باشد ،بخه جدم رسول الله (ص ) عشق ورزیده و هر کس با ما خصومت ورزد ،با جدم پیغمبر اکرم ( ص )دشمنی کرده است .
74- بنی امیه دشمن قسم خورده اسلام
ما وبنی امیه به خاطر خداوند با هم دشمنی کنیم و ما و ایشان همواره تا روز قیامت این چنین خواهیم بود و در این جهبه بندی جبرئیل آمد و پرچم حقیقت را بین لشکر ما برافراشت .
و ابلیس آمد و پرچم باطل را بین آنها برقرار ساخت و همانا اولین خونی که در اسلام از منافقان بر زمین ریخت ،خون عثمان بن عفان بود.
75-عثمان مردار امت
همانا عثمان مردار گندیده ای است روی صراط،که هرکس سوی آن برود عاقبتش ورود به جهنم است و هر کس از آن عبور کند،به بهشت وارد می شود.
76-اهل بیت علیهم السلام قبل از خلقت آدم ( ع )
( حبیب بن مظاهر از سید الشهدا( ع) سوال کرد :قبل از خلقت آدم (ع)شما چگونه بودید؟) حضرت در جواب فرمودند:انواری که اطراف عرش الهی در گردش بودیم و به ملائکه تسبیح و تهلیل و حمد را آموزش می دادیم.
77- غصب خلافت
ابابکر و عمر با تعمد اقدام به غصب خلافت کردند در حالی که تمام امر ،مربوط به ما می شد و آن دو سهمیه ای اندک مانند سهم الارث مادر بزرگ برای ما قرار دادند ،اما سوگند به خدا روزی که مردم طلب شفاعت از ما کنند آنها خود را ملامت می کنند .
78- ملت ابراهیم علیه السلام
هیچ کس بر ملت و شریعت ابراهیم نبوده است ،مگر ما و شیعیانمان و مردمان دیگر از این راه وروش دورند
79- تفسیرآیه
( نضر بن مالک از حضر ت سید الشهدا (ع )پرسید : معنای کلام الهی که می فرماید،(( این دو گروه دشمن ،در خدایشان با هم مخاصمه می کنند )) چیست ؟)حضرت فرمود : این دو ،ما اهل بیت و بنی امیه هستیم ما گفته ایم ،خدا درست و صحیح فرموده و آنان می گویند :خدا باطل و کذب گفته است ،پس ما و ایشان تا روز قیامت با هم دشمن هستیم
80-و الشمس و ضحیها
( حارث بن اعور می گوید باید :نگذارد به امام حسین ( ع )عرض کردم ای فرزند پیغمبر فدایت شوم !به من از کلام الهی که می فرماید :(( و الشمس و ضحیها)) خبرده )حضرت فرمودند :وای بر تو ای حارث !آن خورشید محمد ( ص) است بار دیگر سؤال کردم معنای (( و القمر اذا تلیها)چیست ؟ حضرت جواب فرمودند :آن ماه علی این ابی طالب ( ع )است که بعد از پیغمبر بافاصله می آید و در نهایت از (( و النهای اذا جلها )) سوال کردم ،فرمودند :منظور قائم آل محمد (ص ) است که زمین را از عدل و داد آکنده می سازد .
ادامه دارد(التماس دعا)
52- گریه بر اهل بیت
هیچ بنده ای نیست که برای ما قطره ای اشک بریزد و یا اشک در چشمش حلقه زند ،مگر آن که خداوند او را در بهشت جای دهد و از عذاب حفظ نماید .
53- خوف خدا
ایمن نیست کسی ،مگر آن که در مقام خوف از خدا باشد .
54- گریه از خوف خدا
گریه کردن از ترس خداوند موجب رهایی از آتش دوزخ است.
55- رحمت الهی
گریان بودن چشم و ترسناک بودن دل ،از رحمت خداوند است .
56- عیب جو نباشید
هرکسی عیب جو نباشد ،برای عیب دیگران عذری می تراشد.
57- شکر نعمت
سپاسگزاری از نعمت های پیشین ،نعمت های آینده را در پی دارد .
58- عالم ترین شخص
قدرتمندی با تساهل و تسامح نمی سازد و هر شخص به شأن شخصیت خود آگاه تر است .
59- صبو رباش
بر حقایق که از آنها اکراه داری صبر کن و پذیرا باش و همچنین بر چیزهایی که تو را دعوت به هوا و هوس می کنند صبور باش .
60- محبت اهل بیت
ابان بن تغلب می گوید :حضرت امام حسین (ع) فرمود :هر کس ما را دوست بدارد ، از ما خانواده پیامبر خواهد بود ،پرسیدم :از خانواده شما خواهد بود ؟فرمود :آری از اهل بیت است و سه بار تکرار و تاکید کرد و سپس فرمود ؛آیا نشنیدی کلام بنده شایسته خداوند را که در قران گفته است : هرکس از من تبعیت کند ،از من خواهد بود .
61- چرا خصومت
نمی دانیم چرا این مردم (بنی امیه )با ما خصومت دارند ،با این که ما خاندان رحمت و درخت نبوت و معدن و گنجینه علوم هستیم ؟
62- مرگ فرزند
(هنگامی که یکی از فرزندان حضرت از دنیا رفت ،اندوهی در چهره ایشان آشکار نشد ،به همین جهت ،عده ای ایشان را سرزنش نمودند.)
حضرت فرمودند:ما از خانواده هستیم که اگر خداوند چیزی در خواست کنیم ،به ما عطا خواهد نمود ،ولی وقتی خداوند چیزی را بخواهد که خوشایند ما نباشد ما به همان راضی خواهیم بود .
63- پرسش و پاسخ
(مردی بر حضرت وارد شد و سلام کرد و امام (ع) پاسخ داد مرد عرض کرد :ای فرزند رسول خدا ( ص)چند سوال دارم ، حضرت فرمود :) بپرس عرض کرد ؛فاصله بین ایمان و یقین چقدر است ؟فرمود : چهار انگشت گفت :چگونه؟ فرمود: ایمان آن است که بشنویم و یقین آن است که ببینیم ؛ زیرا بین گوش و چشم ،چهار انگشت فاصله است گفت :فاصله بین زمین و آسمان چه قدر است ؟ فرمود : به اندازه دعایی که به اجابت رسد ،گفت : فاصله بین مشرق و مغرب چه قدراست ؟فرمود :مسیری که خورشید در طول روز طی می کند ،گفت : عزت مرد چیست ؟فرمود :بی نیازی او از مردم ؛ گفت :چه چیزی زشت تر است ؟فرمود :فسق و فجور در پیر مرد زشت است و تندی برای سلطان و در غگویی برای کسی که دارای حسب و نسب است و بخل برای ثروتمند و حرص به دنیا برای دانشمند .گفت :راست و درست گفتی ای فرزند رسول خدا :حال مرا از عدد امامان پس از رسول خدا ( ص)با خبر ساز حضرت فرمود :دوازده نفر به تعداد گروه های بنی اسرائیل ، دگر بار پرسید:نام آنها بیان نما ( حضرت سر مبارک را پایین افکند ،سپس بلند نمود و فرمود : )آری برادر عرب تو را باخبر می سازم : امام و جانشین پس از رسول خدا (ص) امیر المومنین علی بن ابی طالب و حسن و من و نه فرزند از نسل من می باشند که عبارتند از :علی فرزندم و بعد از او فرزندش محمد و بعد از او فرزندش جعفر و بعد از او فرزندش موسی ،و بعد از او فرزندش علی ،و پس از او فرزندش محمد و سپس فرزندش علی و بعد فرزندش حسن ،و بالاخره جانشین او مهدی که نهمین فرزند من می باشد که در آخر زمان برای بر پایی دین قیام خواهد نمود .
ادامه دارد
46- خوف از خدا
به حضرت عرض شد :چرا این قدر از خدا می ترسی ؟ جواب دادند :روز قیامت کسی در امان نیست ،مگر آن که در دنیا ،خوف خدا را در دل داشته باشد .
47- جها د واجب است یا مستحب ؟
از حضرتش سؤال شد که جهاد واجب است ،یا مستحب ؟
امام ( ع)در پاسخ فرمودند: جهاد چهار صورت دارد ،دو صورت آن لازم و واجب است ،سوم ،جهاد لازمی است که بدون امام انجام نپذیرد ،چهارم ،جهاد مستحب است .
ü اما دو جهاد واجب است آن است که فردی با نفس خود در کناره گیری از نا فرمانی خداوند جهاد نماید و آن بزرگ ترین جهاد است ،و جهاد با آن کفاری که هم مرز با شمایند .
ü اماجهادی که لازم است و جز با امام انجام نشود ،جهاد با دشمن است که این جهاد بر همه امت لازم است و اگر این جهاد ترک کنند ،عذاب امت را فراگیرد و این نوع جهاد بر امام لازم است ،و نحوة آن این است که امام ( ع )همراه امت برای دشمن لشکر کشی کند و با آنها جهاد نماید .
ü اما جهادی که مستحب است ،مبارزه برای برپایی هر مستحبی که از بین رفته است ،در نتیجه انسان مسلمان ،سنتی را احیا می کند و در راه بر پایی و زنده کردن و اجرای آن جهاد می نماید .
که جهاد در این جهت ،از بهترین اعمال است ،زیرا سنتی را احیانموده است رسول خدا (ص)فرمودند :هر که سنت و روش خوبی بر قرار کند ،ثواب آن و ثواب هر کس را که تا قیامت به آن عمل نماید خواهد برد ،بی آن که از ثواب او چیزی کاسته شود .
48- امام هدایت و امام ضلالت
( مردی از حضرت سؤال کرد :ای فرزند رسول خد (ص)مارا از کلام خداوند عزوجل خبر ده که فرمودند :روزی که ما مردم را با امام و پیشوای ایشان – برای حساب – می خوانیم )
حضرت فرمودند :منظور امامی است که مردم را به سوی خداوند دعوت نماید و مردم او را اجابت کنند و امامی که مردم را به گمراهی بخواند و مردم تسلیم او گردند ،آنها در بهشتند و اینها در آتش ،و این گفتار خداوند عزوجل است که فرمود:(( گروهی در بهشت می باشند و گروهی در آتش دوزخ ))
49- سپری شدن عمر
ای پسر آدم !تو همانند روزها هستی ،هر روزی که می گذرد بخشی از (عمر )تو کاسته می شود
50- مطالب قران
در کتاب خداوند عزوجل ،چهار نوع مطلب وجود دارد :عبارات ،اشارات ،لطایف و حقایق
عبارت ها برای عوام است ،اشاره قران برای خواص است ،لطایف برای اولیاست و حقایق برای انبیاء(ع ) می باشد .
51- مناظره
(روایت شده ،مردی به حضرت عرض کرد :بنشین تا در باره دین ،مناظره نماییم)حضرت فرمود : ای مرد! من نسبت به دین خویش آگاهم وراه هدایت برمن گشوده است ،اگر تو نادان هستی به دانبال دانش برو! من نیازی به مجادله ندارم ،همانا شیطان انسان را وسوسه کرده با ام نجوا کند و گوید :با مردم درباره دین مناظره نما تا گمان به ناتوانی و نادانی تو نبرند، پس (بدان )حال انسان از چهار صورت خالی نیست :
ü یا تو و مخاطبت در آنچه می دانید با یکدیگر مجادله می کنید که در این صورت خیر خواه هم نبوده ،بلکه طالب رسوایی یکدیگر ید و ارزش علم را پایین آورده اید .
ü یا هر دو نادان هستید که در این صورت جهل یکدیگر را آشکار و از روی نادانی به مخاصمه پرداخته اید .
ü یا فقط تو دانایی که در این صورت به مخاطبت ستو روا داشته ای ؛ زیرا می خواهی عیب و لغزش او را آشکار نمایی.
ü یا تو نادانی و مخاطبت دانا که در این صورت احترام او را نادید ه گرفته و در جایگاه خویش قرار نداه ای .
و تمام این چهار صورت را نباید انجام داد . بنابراین ،کسی که با انصاف باشد و پذایرای حق گردد و مجادله را رها کند ،ایمان خویش را استحکام بخشیده و دین و عقل خویش را پاس داشته است .
ادامه دارد
36 - دعای حضرت علیه السلام
خداوندا ! با احسان فراوانت ،توفیق حضور در پیشگاهت را از من سلب مگردان و با بلایا ،مرا تأ دیب مکن.
37- ویژگی های مهم
صداقت ،عزت است و دروغ ،ناتوانی است ،اسرار ،امانت هستند و همسایگی ،مانند خویشاوندی است و همیاری و کمک ،نشانه درستی است و کار کردن ،موجب تجربه است ،خوش اخلاقی ،عبادت خداست و سکوت ،زینت شخص است و حرص و طمع ،نا داری و بی چیزی است . سخاوتمندی و بخشندگی ،بی نیازی است و مدارا کردن با مردم ، نشانه عقل و فکر است .
38- سخنی با حسن بصری
( امام خطاب به حسن بصری که او را نمی شناخت فرمود )ای پیر مرد ! آیا از نفس خود در روز جزا راضی هستی؟نه ؛ حضرت فرمود:آیا در فکر هستی که وجودت را وادار کنی به ترک چیزهایی که برایش ،در روز قیامت نمی پسندی . گفت :آری حضرت فرمود :بگو ببینم چه کسی بیش از تونسبت به قیامت و معادش به خود خیانت می ورزد ؟ با این که به ترک گناهان نمی پردازی ؟امام پس از این سخن عبور کردند، حسن بصری پرسید :این شخص چه کسی بود؟ گفتند :حسین بن علی (ع)گفت :راحتم کردید .
39- نصیحت ارزنده
(روزی حضرت به ((ابن عباس )) فرمود ) در آنچه تو را سودی نیست سخن مگو؛ زیرا می ترسم بار گناهانت افزوده شود .
و سخن بی فایده به زبان میاور تا این که جایگاهی برای سخن بیابی ، زیرا چه بسا سخنوری که حق می گوید ،ولی مورد عیب و سرزنش قرار می گیرد.
با افراد بر دبار و افراد بی خرد مجادله مکن ، زیرا شخص برد بار بر تو غالب آید و نادان تو را آزارده (خاطر)سازد .
در باره برادر مومنت در پنهان سخنی مگو مگر آنچه که دوست داری او،در پنهانی تو بگوید و همانند مردی عمل کن که می داند با جرم و گناه مؤاخذه و با نیکی و احسان پاداش داده خواهد شد ،و السلام
40-مرگ با عزت
اگر انسان با عزت بمیرد بهتر است که با ذلت و خواری زندگی کند .
41- تکبر برای کیست ؟
مردی به حضرت عرض کرد :من تو را متکبر می بینم ! حضرت فرمود،تمام تکبر و بزرگی برای خداست و بر غیر او نیست ،اما خداوند فرموده است :عزت برای خدا و رسولش و مومنان است .
42- مصرف صحیح
اموال تو ،اگر واقعاًبه سود تو نباشد ،تو در راه اموالت مصرف شده ای ،پس باقی مگذار برای بعد از مرگت ،که در این صورت اموال تو،ذخیره دیگران است ،در حالی که حساب آن اموال را از تو می کشند و بدان که نه تو برای مال می مانی و نه مال به تو وفادار است ،پس قبل از این که مال ،تو را بخورد (بمیری و مال باقی باشد )تو آن را مصرف کن .
43- جملات آموزنده
فراگیری علم و دانش اولین درجه معرفت است ،و زیادی تجربه ،عقل را افزایش می دهد و شرافت ، خود نوعی تقواست .و قناعت ،راحتی بدن است ،و هرکس تورا دوست بدارد ،از ارتکاب خلاف بازت می دارد و هر کس تو را دشمن داشته باشد ،تو را به انجام خلاف تشویق می نماید .
44- فلسفه روزه
از حضرت سؤال شد:چرا خداوند روزه بر بندگانش واجب ساخته است ؟فرمود :تا افراد بی نیاز درد گرسنگی را بچشند و در نتیجه ،بر مساکین ببخشند.
45- حفظ آبرو
اگر شنیدی کسی آبروی مردم می برد سعی کن تو را نشناسد زیرا هر کس را بشناسد ،بیشتر آبروی او را می ریزد .
ادامه دارد
ادامه مباحث سخنان بلیغ حضرت امام حسین
22- کلید نجات
کسی که از خود رأی و نظر ندارد و مکر و حیله مردم او را در مانده می کند ،کلید نجاتش همراهی و احتیاط است .
23- آموزش یاران اهل بیت (ع)
هر کس متکفل یتیمی از یاران ماگردد ( که به واسطه عدم دسترسی به ما، از ما منقطع شده است ) و با او همراهی کند و با علوم ما که به او رسیده است ، او را ارشاد و هدایت کند ، خداوند عزوجل به او می فرماید : ای بنده با کرامت و مهربان! برمن این کرامت(هدایت) اولی است ، و خطاب به فرشتگان می فرماید : در بهشت برای او به تعداد هر حرفی که تعلیم داده است یک میلیون قصر بسازید و هر نعمتی که در شأن او باشد نیز به او ببخشید.
24- تقیه عامل جدایی دوست و شمن
اگر تقیه نبود ، دوست و دشمن ما از هم شناخته نمی شدند و اگر نبود شناخت حقوق برادران ، چیزی از سیئات و خطا شناخته نمی شد ، مگر آن که بر جمیع آنها عذاب و عقاب می آمد و اما خداوند فرمودند: (( هر مصیبتی که به شما
می رسد حاصل کار خود شماست ، با این که خداوند از گناهان زیادی می گذرد))
25- ارادتمند و شیعه
( مردی به حضرت عرض کرد : ای فرزند رسول خدا ( ص) من از شیعیان و پیروان شما هستم ) حضرت به او فرمودند: از خدابترس و چیزی را ادعا مکن که خداوند متعال به تو بگوید : دروغ گفتی و ادعای نادرستی کردی ،( بدان ) شیعیان ما کسانی هستند که دل هایشان از هر دو رویی و کینه و نیرنگ خالی باشد ، ولی بگو : من از دوستان و ارادتمندان شما هستم .
26- نسخه ترک گناه
( مردی به حضرت عرض کرد : ای فرزند رسول خدا(ص)من شخصی گنه کارم و قدرت بر ترک گناه ندارم ، مرا موعظه فرما)حضرت فرمود:پنچ کار ا انجام بده ( و بعد از آن )هر گناهی که می خواهی مرتکب شو:
1. از روزی خداوند مخور و هر گناهی که خواهی بکن.
2. از ولایت ( و حکومت) خداوند خارج شو و هر گناهی که می خواهی انجام ده.
3. جایی برو که خداوند تو را نبیند سپس مرتکب هر گناهی که خواهی بشو.
4- وقتی فرشته مرگ برای گرفتن جانت می آید او را از خود دور کن و به هر گناهی که می خواهی مشغول شود.
5- وقتی مالک دوزخ تو را به آتش می برد ،داخل مشو ،و هر گناهی که خواهی به جا آور.
27- دوستان چهار گانه برادری (دوستی )چهار گونه است : 1- برادری که برای خودش و تو سودمند است . 2- برادری که فقط به سود توست . 3- برادری که فقط به ضر توست. 4- برادری که هیچ گونه نفعی برای تو و خودش ندارد. از معنای این سخن سؤال شد. حضرت فرمودند: 1. برادری که به نفع تو و خودش است ،برادری است که غرضش از ارتباط با تو بقای دوستی (و برادری)است و 2.برادری که به نفع توست،کسی است که طمعی از تو ندارد ، بلکه مشتاق و علاقمند توست ،بنا براین با ارتباط با تو ، طمعی در دنیا ندارد و به طور کلی به حال تو سودمند است . 3. برادری که به ضرر توست کسی است که منتظر فرود آمدن حادثه ای بر تو می باشد،و در پنهان با تو یکرنگ نیست و در میان بستگان ( و دوستان)دروغ را به تو نسبت می دهد،و به تو همانند حسود می نگرد ،پس لعنت خدا بر او باد. 4. برادری که نه به نفع تو ونه به نفع خویش است کسی است که خداوند وجودش را از حماقت پر کرده و او را از رحمت خویش دور ساخته است ؛او را می بینی که همواره خودش را بر تو ترجیح می دهد ،و از را طمع ،به دنبال آنچه تو داری می باشد . 28- نجات شیعه حضرت به مردی فرمود: کدام عمل در نزد تو محبوت تر و مطلوب تر است ؟آیا مردی که می خواهد بیچاره ای را بکشد و تو را از نجات می دهد و یا کسی که دشمن اهل بیت است و می خواهد شیعه ناتوانی را از راه راست منحرف سازد و تو آن شیعه را که توانای استدلال ندارد با دلیل و برهان از گمراهی رهایی می بخشی ؟ سپس حضرت فرمودند : نجات شیعه که در معرض گمراه شدن است از دست ناصبی ( دشمن اهل بیت ع)با ارزش تر می باشد ،زیرا خداوند 29- صفات سلاطین بدترین ویژگی حاکمان و سلاطین (سه چیز است): 1. ترس از دشمنان؛ 2. سخت دلی نسبت به ضعیفان ؛ 3. بخل ورزیدن به هنگام عطا وبخشش. 30-میزان تلاش در آنچه صاقت نداری ،به خود سختی و رنج مده ،و به آنچه نمی رسی ، دست درازی مکن ،و به آنچه در قدرتت نیست ،اعتماد نکن ،به اندازه بهره ای که می بری انفاق کن ،و به میزان عملی که انجام می دهی به دنبال پاداش باش شادی تو منحصر باشد درآنچه که از طاعت خداوند به جا آورده ای و فقط آنچه را که شایسته و اهل آن هستی بردار 31-آرامش امین شخص امین همواره درامنیت و آرامش (درونی) است . و شخص بی گناه و پاک ،وحشت و ترسی ندارد ( و با شجاعت به وظایف خویش اقدام می کند )انسان خیانت پیشه و بد کردار ،در ترس و هراس به سر می برد . وقتی بر انسان عاقل سختی و بلای وارد شود غم واندوه خویش را با هوشیاری ( و دور اندیشی )بر طرف و عقل خویش را برای چاره جویی به کار می گیرد. 32- برخورد با سلاطین برای پادشاهی از دارویی تعریف نکن ،زیرا اگر منفعت بدهد از تو تشکر نمی کند ، و اگر متضرر شود ،تو را متهم 33- گناه از عذر خواهی بهتر است در نزد حضرت یادی از معذرت خواهی عبدالله بن عمرو بن العاص در مورد حضورش در جنگ صفین شد ، حضرت فرمود :چه بساگنانی که از عذر خواهی بهتر باشد . 34- استفاده خوب و بجا از ثروت مال وثروت اگر به کار تو نیاد ،تو متعلق به آن خواهی بود (و برای جمع آن ،زحمت بیهوده می کشی )تو نیز برای اموال پایدار نخواهی بود ،همان گونه که آن ،برای تو باقی نمی ماند ،بنا براین ،قبل از این که اموال ،تو را در کام خود فرو گیرد ،تو از آن استفاده (مناسب )کن . 35- پذیرش احشان کسی که عطا و بخشش تو را پذیرفته ، در راه رسیدن به بزرگواری به تو یاری رسانده است . ادامه دارد
نمی خواهد پیمان برادری اش با تو گسسته شود.زیرا اگر پیمان برادری کامل گردد، موجب (نشاط) و زندگی هر دو خواهد شد،اما برادری به حال نزاع و مخالفت در آید ، هر دو ضرر خواهند کرد .
می فرماید : کسی که نفسی را احیاء کند،گویا همه مردم را زنده کرده است و آنهارا از کشته شدن با شمشیرها رهایی بخشیده است .
(و استفاده کن )
می کند .
بسمه تعالی
((السلام علیک یا ثارالله وبن ثاره ) با سلام وعرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن ایام عزاداری سرور آزادگان ابا عبد الله الحسین علیه السلام مبحاثی از سخنان این امام شهید در بحث حکم و مواعظ و محاسن و آداب بر گرفته از کتاب بلاغه الحسین تقدیم دوستان می نمایم .
1- بندگی واقعی
کسی که خداوند را آن گونه که شایسته اوست پرستش نماید ، خداوند به او برتر از آرزوهایش و بالاتر از آنچه او را کفایت کند ،عنایت فرماید .
2- پدر ارزشمند
هرکس حق شناس دو پدر خویش محمد (ص)و علی (ع)که برترین پدران او هستند باشد و آن گونه که شایسته است از ایشان اطاعت نماید ،به او گفته می شود:در میان هر بهشتی که می خواهی سکونت نما.
3- اقسام عبادت
گروهی خداوند را از روی شوق ( به ثواب و پاداش ) عبادت نمایند و این عبادت تاجران است و برخی را به جهت ترس (از عذاب ) پرستش کنند و این عبادت بردگان است و جمعی خداوند را از روی شکر ( نعمت های بی کرانش )
می پرستند که این عبادت آزادگان و برترین عبادت است .
4- فقیرترین مردم
از حضرت سؤال شد: ای فرزند رسول خدا(ص) چگونه صبح نمودید؟
حضرت پاسخ فرمودند:صبح نمودم در حالی که پروردگاری دارم که مافوق ( و برتر از من است ،و آتش در مقابلم و مرگ به دنبال من و حساب (قیامت) مرا احاطه کرده ( و به زودی به پای حساب خواهیم رفت ) و من در گرو عمل خویشم ،آنچه را دوست داشته باشم نمی یابم و آنچه را نپسندم توان دور کردن آن را ندارم ،کارها به دست غیر من است و او اگر بخواهد مرا مجازات می کند و اگر بخواهد می بخشد (با توجه به این مطالب) چه کسی فقیر و نیازمند تر از من خواهد بو ؟!
5- عوامل تسلیم
اگر سه چیز در فرزند آدم ( انسان ها)نمی بود ،در برابر هیچ چیز سر تسلیم فرو نمی آورد ، فقر ،بیماری و مرگ
6- چهار خصلت سودمند
هرکس به نزد ماآید ، از چهار خصلت بهرمند خواهد شد :1- اعتقادات صحیح پیدا خواهد کرد ؛2- از اخلاق حسنه برخوردار خواهد شد ؛ 3- دوست مفیدی خواهد داشت ؛4- از انس و همنشینی با دانشمندان و عالمان بهره مند خواهد شد .
7- زشتی غیبت
حضرت خطاب به کسی که در حضورش ،غیبت شخصی را می کرد فرمود :فلانی ! از غیبت دست بردار که هماناغیبت غدای سگان جهنم است .
8- چرا مهلت ؟
((مهلت دادن)) ازناحیه خداوند به بنده ، این است که نعمت بسیاری به او عنایت می کند ، اما امکان و توفیق شکرگزاری را از او می گیرد .
9- بخیل کیست ؟
بخیل کسی است که از سلام کردن خودداری ورزد.
10- عمل خوب
مردی (در حضور امام ع ) گفت :اگر نیکی به نا اهل برسد ،تباه خواهد شد ،حضرت فرمود: این گونه عمل نیست ،عمل خوب همانند باران تند است ، که به نیکو کار و نابکار می رسد.
11- سلام قبل از کلام
مردی در آغاز برخوردش با حضرت قبل از سلام ،از ایشان احوالپرسی کرد، حضرت فرمود: قبل از هر کلام ، باید سلام گفت و سپس فرمودند :به کسی اجازه برای سخن یا کاری ندهید ،مگر آن که قلبش سلام کند.
12- در خواست کمک فقط در سه مورد
مردی از حضرت طلب کمک کرد، حضرت فرمودند:طلب از دیگران مصلحت نیست ،مگر در سه مورد :1. گرفتاری سخت؛ 2. فقر طاقت فرسا؛ 3. دیه و خون بهایی که نتوان پرداخت .
مردی عرض کرد :نیامدم مگر برای یکی از این موارد ، پس حضرت علیه السلام دستور فرمود ، صد دینار به او عطا کردند.
13- تفسیر نعمت
مردی از حضرت در مورد کلام خدا که فرمود : ((و اما بنعمه ربک فحدث ))توضیح خواست ؛ حضرت د رجوابش فرمود : خداوندبه پیامبر امر فرمود که به مردم خبر دهد از آنچه خداوند در دینش به او عنایت کرده است .
14- برحذر باش
به فرزندشان علی فرمودند: پسر عزیزم ! از ظلم کردن به کسی که کمک و همراهی جز خدا بر علیه تو ندارد ،برحذر باش .
15- حاجت خواهی از جوانمردان
مردی از طایفه انصاربه نزد حضرت آمد و از ایشان حاجتی می خواست ، حضرت به او فرمود: ای برادر انصار ! آبروی خویش را حفظ کن ( از این که خواهشی کنی و آبرویت برود) ، و نیازمندیت را آن گونه که می خواهی و تو را مسرور می کند در کاغذی بنویس تا ان شاءالله ( به خواسته ات برسی)
او نوشت :ای ابا عبدالله ! می باید پانصد دینار به کسی بپردازم و او در پرداخت طلبش اصرار می کند، شما با او سحن بگویید تا به من مهلتی دهد و توان پرداخت طلبش را داشته باشم .
وقتی حضرت نامه او را خواندند ، به منزل خویش رفتند و کیسه ای که هزار دینار برای این که قرض خود را بپردازی و پانصد دینار دیگر برای این که حال و روزت را بهبود بخشی ، و حاجت خویش را جز به یکی از این سه گروه باز گو مکن : اول متدین ؛ دوم باشخصیت؛ سوم دارای اصل ونسب خانوادگی .
1. اما کسی که دیندار است ( باکمک به تو) دین خودش را حفظ می کند.
2. اما فرد با شخصیت ؛ شرم می کند از این که تو را دست خالی باز گرداند.
3. اما کسی که دارای اصل ونسب خانوادگی است( و از آبروی اجتماعی برخودار است )می داند که تو راضی نمی شوی به خاطر نیاز خویش ،آبروی خود را بر باد دهی ،لذا با آبروی نیازت ؛آبروی تو را حفظ می کند.
16- نشانه های مقبولیت
از دلایل مقبولیت انسان ؛ همنشینی با صاحبان عقل و اندیشه است و از نشانه های جهالت ، بگو مگو کردن با غیر کافران است و از نشانه های عالم ، نقد و دقت د ر گفته هایش و آگاهی او به حقایق و ریشه های فنون تفکر و تعقل است .
17- قرآن آیینه مومن
مومن خدا را پناه خود و کلام خداوندی را آیینه خویش قرار داده گاهی به عنوان توجه به صفات مومنان به آیینه نظر
می کند و زمانی در حالات ستمگران خیره می شود و از آن آیینه لطافتی می بیند و مومن نفس و وجود خویش راکاملاًمی شناسد و با هوشیاری کامل و دانش ،در تبیین نسبت به خدا به سر می برد و دربرابر پارسایی و تقدس تسلیم است .
18- چرا عذر خواهی
بر حذر باش از این کار ی کنی که نیازمند معذرت خواهی باشی، زیرا مومن بد نمی کند تا معذرت بخواهد (ولی)منافق هر زوز رفتاری ناپسند انجام می دهد و عذر می آورد.
19- پاداش سلام کردن
برای سلام هفتاد حسنه است که 69 حسنه آن برای گوینده سلام و یک حسنه برای جواب گوینده است .
20- حفظ آبرو
فرد نیازمند ( با در خواست از تو) آبروی خویش را در ( معرض)ریختن قرار داده است، پس تو با بر آوردن حاجتش آبروی او را نگهدار .
21-دوستی اهل بیت
کسی که ما (اهل بیت ع)را برای خدا دوست داشته باشد ، همراه ما بر پیامبر ( ص)وارد می شود ، همانند این دو انگشت ( که در کنار هم قرار گرفته )و کسی که ما را برای دنیا دوست داشته باشد (پس بداند) دنیا شامل نیکو کار و بد کار خواهد شد (دنیا به او می رسد ولی بهره ای از دوستی ما در آخرت نخواهد داشت )
ادامه دارد
زندگی:
ü کارهای مثبت انجام دهید.
ü از هر چیز غیر مفید، زشت یا ناخوشی دوری بجویید.
ü عشق درمانگر هر چیزی است.
ü هر موقعیتی چه خوب یا بد، گذرا است.
ü مهم نیست که چه احساسی دارید، باید به پا خیزید، لباس خود را به تن کرده و در جامعه حضور پیدا کنید.
ü مطمئن باشید که بهترین هم میآید.
ü همین که صبح از خواب بیدار میشوید، باید از هستی تان شاکر باشید.
ü بخش عمده درون شما شاد است، بنابراین خوشحال باشید.
جامعه:
ü گهگاهی به خانواده و اقوام خود زنگ بزنید.
ü هر روز یک چیز خوب به دیگران ببخشید.
ü خطای هر کسی را به خاطر هر چیزی ببخشید.
ü زمانی را برای صحبت با افراد بالای 70 سال و زیر 6 سال بگذرانید.
ü سعی کنید حداقل هر روز به 3 نفر لبخند بزنید.
ü اینکه دیگران راجع به شما چه فکری میکنند، به شما مربوط نیست.
ü زمان بیماری شغل شما به کمک شما نمیآید، بلکه دوستان شما به شما مدد میرسانند، پس با آنها در ارتباط باشید.
(( همدیگر را برای هم بودن دوست بدارید ))
شخصیت:
ü زندگی خود را با هیچ کسی مقایسه نکنید: شما نمیدانید که بین آنها چه میگذرد.
ü افکار منفی نداشته باشید، در عوض انرژی خود را صرف امور مثبت کنید.
ü بیش از حد توان خود کاری انجام ندهید.
ü خیلی خود را جدی نگیرید.
ü انرژی خود را صرف دخالت در امور دیگران نکنید.
ü وقتی بیدار هستید بیشتر خیالپردازی کنید.
ü حسادت یعنی اتلاف وقت، شما هر چه را که باید داشته باشید، دارید.
ü گذشته را فراموش کنید.. اشتباهات گذشته شریک زندگی خود را به یادش نیاورید. این کار آرامش زمان حال شما را از بین میبرد.
ü زندگی کوتاهتر از این است که از دیگران متنفر باشید. نسبت به دیگران تنفر نداشته باشید.
ü با گذشته خود رفیق باشید تا زمان حال خود را خراب نکنید...
ü هیچ کس مسئول خوشحال کردن شما نیست، مگر خود شما.
ü بدانید که زندگی مدرسهای میماند که باید در آن چیزهایی بیاموزید. مشکلات قسمتی از برنامه درسی هستند و به مانند کلاس جبر میباشند.
ü بیشتر بخندید و لبخند بزنید.
ü مجبور نیستید که در هر بحثی برنده شوید. زمانی هم مخالفت وجود دارد.
راز سلامتی
ü آب فراوان بنوشید.
ü صبحانه کامل بخورید، ناهار مغذی بخورید و شام ساده ساده بخورید.
ü بیشتر از سبزیجات استفاده کنید تا غذاهای فراوری شده.
ü بااین 3 تا E زندگی کنید:
Energy (انرژی)
Enthusiasm (شورواشتیاق)
Empathy (دلسوزی و همدلی).
ü از ورزش کمک بگیرید.
ü بشتر بازی کنید.
ü بیشتر از سال گذشته کتاب بخوانید.
ü روزانه 10 دقیقه سکوت کنید و به تفکر بپردازید.
ü 7 ساعت بخوابید.
ü هر روز 10 تا 30 دقیقه پیادهروی کنید و در حین پیادهروی، لبخند بزنید.